دنیا ، چه ازهمدیگربدمان می آید!

دوست دارم بنشینم کنار گوشه ای ودرخلوت انس فقط برایش اشک بریزم ودیگرهیچ .
کارم ازحرف وسخن گذشته.
دیگرتنهامانده ام.
خودش هم می داند.
شایدمی خواهدبیشتربسوزم.
ولی بیش ازاین دیگرطاقت ندارم.
خاکسترخواهم شد.
دنیا،چه ازهمدیگربدمان می آید.
دنیا،نه توبامن می سازی و نه من با تو.
این چنین که پیداست آن زمان پیوندخوش من وتو
سپری شده است ودیگردر خواب و رؤیاتصورآن رانمی توان کرد.
می گویم بیا جداشویم.
چطوراست؟
آخراین زندگی به جایی نمی رسد.
خدایا،سرمایه ام گناه ومعصیت توست.
وجودم آتش فراق تو و بی توفیقی های مکرر و دور افتادگی ازقرب توست.
ای معبود،دستم رابگیر وخودآنچنان که شایسته توست
بامن نیکویی کن.

وصیتنامه شهید «مهدی امینی» .
«دانشجوی معارف اسلامی وتبلیغ امام صادق علیه السلام.»
شهادت: 65/10/19 محل شهادت: شلمچه

اللهم احفظ وانصر قائدناومرجعنا الخامنه ای

.......................................................................
دلم خیلی گرفته ...
منم ازاین دنیا خسته شده ام ...خیلی!
العجل یا مولای یا صاحب الزمان!

              «  آجرک الله یاصاحب الزمان »
یک عمر تماشای دری خون آلود
یاد آوری حادثه ای سرخ و کبود
کم کم به علی بال پریدن می داد
ای تیغ نیازی به حضور تو نبود
--------------------------------------------
الهی !
دربسته نیست مادست و پا بسته ایم
الهی ...
هرکه سحرندارد ازخود خبر ندارد....

خدایا توی این سحر های مبارک ، حال مناجات روبه هممون عنایت کن...
خدایا ماه  زیبای بندگی داره تموم میشه...
فرصت رواز دست ندید قدرلحظه لحظه اش رو بدونید که دیگه برنمی گرده...

اللهم احفظ وانصر قائدناو مرجعنا الخامنه ای

سال هایی نه چندان دور همین نزدیکی ها،مردانی درهمسایگی مازندگی می کردند که زندگی برایشان جدی ترین بازیچه ها بود.
چون هیچ وقت اسیر و ذلیل زندگی نشدند .
زندگی می کردند چون معنای زندگی رافهمیدند. آنها آمدندتازندگی کردن رابه مایاد دهندومایاد نگرفتیم...
چشم دوختند درچشم ما و با سکوتشان فریادزدند که جور دیگر هم می شودزندگی کرد .
آنها رفتند و ما ماندیم...!
رفتن آنهابه رفتن یک ستاره دنباله دار می ماند و ماندن ما به ماندن آب درمرداب روزمرگیها،انگارآنها مانده اند
و ما می رویم...!
ای مردان آسمانی ، مابعدازشماهیچ نکردیم...
عشق را به بازی گرفته ایم وازخون هایتان به راحتی می گذریم .
و امروز...
سربرداشته ایم وچشم دوخته ایم به دنباله ی آن ستاره ها تامسیرش را گم نکنیم...
شایدکسی ازبین ما خواست که به آنها بپیوندد ... شاید...!

اللهم احفظ وانصرقائدناومرجعنا الخامنه ای
----------------------------------------------------------
توی این شب و روزهای عزیز ما رو هم از دعای خیرتون فراموش نکنید.

التماس دعا.

امروزبرای شهداوقت نداریم
ای داغ دل لاله توراوقت نداریم
باحضرت شیطان سرمان گرم گناه است
مابهرملاقات خداوقت نداریم
چون فردمهمی شده نفس دغل ما
اندازه یک قبله دعاوقت نداریم
تقویم گرفتاری ماپرشده از زر
ای داغ دل لاله توراوقت نداریم
هرچندکه خوب است شهیدانه بمیریم
خوب است ولی...حیف...که ماوقت نداریم...!

اللهم احفظ وانصرقائدناومرجعناالخامنه ای

                بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
   این اولین دست نوشته ی من دراین وبلاگ.
قراره این وبلاگ توی این روزگارغریب،توی این روزگاری که بی بصیرتی فریادمی زنه،یک سنگرباشه
برای دفاع ازآرمان هایم.
من می خوام اینجابنویسم ازدردهای دلم
بنویسم که چطورمی شه جنگیدمثل یک رزمنده.
چطورمی شه دراین جنگ نرم ایستادومقاومت کرد.
بنویسم ازاینکه آیامی شه هنوزهم توی این دنیای نامرد «مرد» بود ؟
می شه آسمونی شد ؟
آیاهنوزهم می شه مثل همت ها،باکری ها و خرازی ها شد ؟
خدایامن هم می خوام یک رزمنده باشم برای امروز وهم برای فردا...
یک رزمنده بابصیرت برای امامم خامنه ای...
باخودمون که تعارف نداریم حقیقتا ماکجاو رزمنده های اون زمان کجا ؟
خیلی ازاون هافاصله گرفته ایم؟! نه ؟
اما
هنوزهم برای خوب بودن دیرنیست... هنوزدیرنیست...
هنوزهم
درباغ شهادت باز بازاست     ولیکن عاشق صادق نیازاست
بایدصادق بود و بااخلاص چیزهایی که این روزاخیلی کم پیدامی شه.
واسه قدم گذاشتن توی این راه نبایدازکسی توقع داشته باشی،بایدازخودت شروع کنی.
بایدمن وتو این بارگرانی که برزمین مانده ست روبرداریم.
      «باهمت مضاعف وکارمضاعف»
عباس های تشنه لب رفتندلب تشنه مشکی برزمین مانده ست
                                          ...بارگرانی برزمین مانده ست

اللهم  احفظ وانصرقائدنا و مرجعنا الخامنه ای.